طاها طاها، تا این لحظه: 11 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

پسرک قصه زندگی مون

طاها در گذر زمان

                                                       بدو تولد... یک ماهگی... دو ماهگی... سه ماهگی... چهار ماهگی... پنج ماهگی... ...
7 دی 1392

واکسن پسرکم

این واکسن زدن هم دردسره ها....ولی چه میشه کرد....البته واکسن دو ماهگی رو راحت تر تحمل کرد...ولی واکسن چهار ماهگی رو خودم بردم بهداشت زدمش .هم برای من سخت بود هم برای پسرکم... از الان برای واکسن 6ماهگی چه کنیممممم؟؟!!!!!!!       ...
7 دی 1392

بالاخره مرواریدای پسرکم در اومد...

خیلی بی تاب و نق نقو شده بود... دائما دستش تو دهنش بود... اب دهنش هم زیاد شده بود ... فهمیدم یه خبرایی باید باشه... و بالاخره 11 ابان ماه 92 اولین دندون پسرکم ظاهر گردید....مبارکت باشه عزیزم... البته هنوز موفق نشدم عکس واضحی از دندوناش بگیرم.. یه اش دندونی مختصر درست کردم و بین بزرگترا تقسیم کردیم...راستش خودم تا حالا اش دندونی نخورده بودم .. عالی شده بود...   اینم چند تا عکس از این ماه... ...
7 دی 1392

ده ماهگی طاها به روایت تصویر

وای چه کیفی داره اب بازی....   اولین اصلاح طاها البته در خواب...   عاشق دالی موشه...   گریه هاش هم بامزه و خواستنیه...   کجاست ان خانه تمیز و مرتب مامان...   مامان بیا منو ببر بشور....   ...
7 دی 1392

نه ماهگی پسرک قصه زندگیمون

هر روز که میگذره بیشتر از بیش شیرین و خواستنی تر میشی... خدایا باز هم شکرت که منو از این نعمت زیبا محروم نکردی.... وجود طاها به زندگیمون گرمی و شادی داده و چراغ خونمون شده....خدایا در پناه خودت حفظش کن.   ...
7 دی 1392

هشت ماهگی طاها جون

روزها تند تند میان و میرن و ما هر روز شاهد بزرگ شدن فرشته کوچولوی زندگیمون هستیم و خدا رو شکر می کنیم به خاطر این همه مهربونی و قدرتش... اونقدر تغییرات سریعه که من مجالی برا نوشتن پیدا نکردم....  سعی میکنم به روز کنم وبلاگ پسرکمو . هشت ماهگی روزای سختی رو هم با خودش داشت... پسرکم برا اولین بار مریض شد و خیلی ضعیف شد... واقعا حالا میفهمم مادر بودن یعنی چی؟؟!!! خدا کنه هیچ وقت مریضی تو نبینم گلم. دکتر و  امپول ودارو رو تجربه کرد...فقط هم شیر میخورد... یه ویروس لعنتی اس اس، پسرمو مریض کرد...اینم عکسی از دوران مریضیش....البته به زرده تخم مرغ هم حساسیت داشته گویا...اینو خودم تشخیص دادم... ...
7 دی 1392

عکس هایی از یه فرشته زمینی

                                      طاها در جایگاه ویژه بازی وتماشای فیلم                                       وقتی طاها شیطونی کنه این عاقبتشه...                    &n...
10 مرداد 1392

...شکربه خاطر داشتنت

بالاخره موفق شدم سری به وبلاگ پسرکم بزنم...مامان تنبلی شدم من... پسرکم خیلی شیطون وکنجکاو و شیرین شدی... نمیدونم از کجاش بنویسم...فقط اینو میگم خیلی دوست داشتنی شدی. ایشاله همیشه سالم و تندرست باشی وهیچ وقت مریضیتو نبینیم....   ...
10 مرداد 1392